https://virasty.com/Mahdijamshidi/1713545383146187076
🗒 شما هر فهم مصداقیای از نوشتهی عضو منتسب به دفتر رهبری داشته باشید، او میتواند آن را انکار کند و بگریزد؛ چراکه خبرش، عاری از صراحت و شفافیت است. کارکرد و نتیجهی این نوع روایتسازی رسانهای، «اختلافافکنی در جبههی انقلاب» و «تنفس مصنوعی دادن به جریان اباحهگری» است.
آری، باز هم از پشت، خنجر زدند.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🖇 تعلیقه:
۱. سخنان «کلی» و «مبهم» که دهها برداشت و تفسیر برمیدارد، فقط بر حجم اختلافات و تضادها میافزاید و نیروهای انقلابی را دچار اصطکاک و فرسودگی میکند. این سخنان، راه را نشان نمیدهد بلکه حرکت نیروها را گرفتار اختلال میکند؛ عدهای میروند و عدهای متوقف میشوند و عدهای بازمیگردند. مواضع اینچنینی، شیرازه و قوام جبههی انقلاب را میپاشاند و نیروها را تکهتکه میکند. نیروهای فکری و فرهنگی، در خط مقدم مبارزه و جنگ هستند که ناگهان، شبههای از «پشتجبهه»، بسیاری را در باتلاق تردید میافکند و انگیزهی تداوم مبارزه را از آنها میستاند. چه خدمتی از این ارزندهتر است نسبت به دشمن؟ شکستن ارادههای قاطع در جبههی خودی، به نفع کیست؟ پاسخگوی ازدسترفتن همگرایی و حرکت نیروهای انقلابی در اثر القای رندانهی تشکیکها و وسوسهها کیست؟
۲. حتی نمیتوان دریافت که اصل این نقل، صحت دارد یا خیر. و اگر صواب است، مخاطبش چه کسی بوده؟ آیا مقصود، نیروی انتظامی است؟ و اگر اینچنین است، آیا کلیّت طرح نور زیر سئوال رفته یا پارهای از آن؟ و مهمتر اینکه چرا باید این تذکّر محتمل که خصوصی مطرح شده، اینک عمومی و رسانهای شود؟ این بیان عمومی، چه حاصلی دارد و به نفع کدام جریان است؟ مگر امکان بیان عمومی آن از سوی رهبر انقلاب نبود که لازم آید دیگران آن را نقل کنند؟ اینک که نیروی انتظامی در وسط میدان است، چنین ضربهای به آن، جریان اباحهگری و ولنگاری را جان تازه نمیبخشد؟ و این سخن برای عدمتمکین و گردنکشی، مورد استناد آنها قرار نمیگیرد؟
۳. بدونشک، بسیاری از دردها و زخمهای ما در دورهی اغتشاش و پس از آن، حاصل کسانی از جبههی خودی است که مجذوب «اسلام رحمانی» و «تساهل» شدهاند و به «خطوط قرمز فرهنگی»، وفادار نیستند. خودشان در انفعال کامل به سر میبرند و به قطار در حرکت، سنگ پرتاب میکنند. روح اصلاحطلبی سکولار در بخشی از جریان انقلابی، حلول کرده است؛ به «صورت مشترک» و «مخرج مشترک» با یکدیگر رسیدهاند و در برابر نیروهای اصیل و متعهد، ائتلاف بر پا کردهاند. از ادبیات تا منطقشان، مشابه است و حداکثر، اختلاف سیاسی بر سر نشستن در قدرت، با یکدیگر دارند. این طایفهی استحالهشده و پشیمان، کمر حقیقت و فضیلت را شکستهاند و با اصحاب تجدّد، همپیاله شدهاند. همنشینی با اینان، همعاقبتی با سکولارها را در پی دارد؛ اندکاندک، هویت انقلابیات را زائل میکنند و از تو، یک شبهانقلابی دگراندیش میسازند.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1713598503006543928
🗒 لی مکاینتایر در کتاب «پساحقیقت» مینویسد در دورۀ کنونی، سهم «احساسات» در صورتبندیِ ذهنیّت ما، بسیار بیشتر از «واقعیّات» است و این امر، جامعه را دچار وضع انقیاد نسبت به نیروهای سیاسی میکند. آری، واقعیّات، گرفتار گمگشتگی شدهاند و روایتها، معطوف به تهییج احساسات هستند نه حکایت از واقعیّات.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻همبستگی و قطبیدگی اجتماعی
(بازسازی امروزین موضع شهید آوینی)
،،،،،،،،،،،
🖇 دین در جهت تکوین یک امت واحد، در عرض سرزمین، تاریخ، آداب و سنن و زبان مشترک واقع نمیشود، بلکه سایر اشتراکات اگر در طول دین واحد واقع نشوند، قدرت ایجاد یک امت واحد را ندارند(شهید سیدمرتضی آوینی، آغازی بر یک پایان، مقالهی وفاق اجتماعی، ص۶۴).
📍فیلم کامل گفتگو را در اینجا مشاهده کنید:
https://www.aparat.com/v/UaHM1
https://virasty.com/Mahdijamshidi/1713678019374607473
🗒 دفاع از «حضورِ میدانیِ نیروی انتظامی» که مسألهای فرعی و دستچندم است؛ اگر آیتالله خامنهای بگویند تو دیگر حتی دربارهی دفاع از «اصل حجاب» نیز کلمهای نگو و ننویس، با ایمان قلبی پاسخ میدهم: به روی چشم.
کسانی چون من، در «دلالتِ روایتِ مبهمِ دیگران» تردید داریم، نه در «تبعیت از ولایت مطلق ایشان».
🖇 تعلیقه:
هیچ خبری از «مصداق کار بیقاعده» ندارم.
مسأله این است کسانی اتهام زدند که چنانچه نظر رهبر با شما مخالف باشد، آن را بر نخواهید تابید. من نیز در اینجا تصریح کردم که چنین نیست و هرچه باشد تابعم. اینکه «نظر ایشان» چیست، مطلع نیستم. «ابهامزدایی»، بر عهدهی «ابهامسازان» است که البته شانه خالی کردهاند.
من موافق حضور نیروی انتظامی هستم اما اگر رهبر انقلاب بگویند بهصلاح نیست، همگی «مطیع» و «تسلیم» خواهیم بود؛ اما مشخص نیست که رهبر انقلاب، چنین نظری داشته باشند. با آن «سخن مبهم»، نزاع تفسیرها و برداشتها شکل گرفت. آن «ابهام در نقل»، این «آشوب در فهم» را برانگیخت. وظیفهی ما، ترجیح نظر ایشان است.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
طرح کلّی اندیشۀ اسلامی در قرآن.pdf
1.56M
🔻یک نسخۀ نایاب و تاریخی از کتاب «طرح کلّیِ اندیشۀ اسلامی در قرآن» که در سال ۱۳۵۴ منتشر شده و به احتمال زیاد، چاپ اوّل یا دوّم این کتاب باشد.
،،،،،،
در بخش بیستویکم این کتاب میخوانیم: برای «مخالفبودن»، «مخالفتکردن» لازم نیست؛ «همراهینکردن» کافی است. هرکه در «میانه» باشد نیز با نبی نیست.
🖇 تعلیقه:
تاریخ، سرشار است از آدمهای «بینابینی» و «حد وسط» که حاضر به موضعگیری شفاف نیستند و نمیخواهند هزینه بدهند. دکان دو نبش گشودهاند و از دوپهلوگویی، نان میخورند. حرفهای زیرمیزی دارند و شخصیت آغشته به ابهام. گاهی به نعل میزنند و گاهی به میخ. هم خدا را میخواهند و هم خرما را. قدرت معنوی برای انتخاب ندارند؛ چون دلبستهی منافعشان هستند. به زیست متوسط، خو کردهاند و در برابر حقیقت، تهی از حس مسئولیت تاریخیاند. به عرف و اقتضا و موقعیت مینگرند و بر موج عوامزدگی مینشینند تا برای ساختارشکنی، هزینه ندهند. زندگی میکنند نه مبارزه. کارمند هستند نه دردمند. اگر دریابند که میتوان بر تن حقیقت، زخمه زد، دریغ نمیورزند. محافظهکار هستند نه انقلابی؛ و مگر ممکن است جمع میان انقلابیگری و ابهام؟! هویتشان ژلهای است و بازی دوگانه را خوب آموختهاند. میانهنشینان، هرجایی و رنگپذیرند و همواره راهی برای گریز از صراحتهای مسألهساز دارند. زبانشان سخنی دارد و دلشان سودایی دیگر. بیطرفی را فضیلت میشمارند اما همواره به سوی مخالف، غش میکنند. حق را با باطل میآمیزند تا رسوا نشوند. در نقش عقل کل، ظاهر میشوند و میخواهد کدخدامنشانه، ارزشها را به حاشیه برانند.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻همبستگی و قطبیدگی اجتماعی
(بازسازی امروزین موضع شهید آوینی)
،،،،،،،،،،،
🖇 هر چه عموم مردم بر آن اتفاق یابند لزوماً حقیقت و عدالت نخواهد بود و «اکثریت آرا»، ضرورتاً متمایل به جانب حق و عدالت نیست. رأی اکثریت مردم، لزوماً «محترم» نیست(شهید سیدمرتضی آوینی، آغازی بر یک پایان، مقالهی وفاق اجتماعی، ص۶۲).
📍فیلم کامل گفتگو را در اینجا مشاهده کنید:
https://www.aparat.com/v/UaHM1
🗒 بازی هوس
معترض، ما هستیم؛
درد داریم و خموشیم امّا
چه بگوییم از این قصّۀ تلخ؟!
شهر، تبدار شده
برگریزان حیاست
و چه غوغاییست از حجمِ هوس،
آرمان، گوشهی کوچه، به زمین افتاده
عجمیان تنهاست؛
زیر رگبار قساوت، جان داد
و حقیقت نیز، زندانیِ زنجیرِ روایتبافان
گیسوانت شده بازیچۀ باد
عقدهها، حسرتها
داغها، نفرتها
چشمها آلوده، دل تو آسوده
شهر در پیچوخمِ زلف تو در خود پیچید
و چه تلخیها دید
شبِ گیسوی پریشانِ تو شد فاجعهساز
و تو هم میدانی؛
فتنه اینبار شده موجسوارِ تن تو
بدنت، طعمه شده
و خیابان شده بازارِ حراجِ بدنت
چشمها، وسوسهآلودِ تنت
بدنت، سهمِ نظربازیِ هر بیسروپا
عشق، این است؟! رهاییِ تَنَت؟!
@sedgh_mahdijamshidi
🔻مناظرهی چهارسویه دربارهی:
مسألهی هویت در جامعهی ایران
🖇 مواجههی چالشی باورمندان به رویکردهای ملیگرایی لیبرال، مارکسیسم کلاسیک، اسلام میانهرو، اسلام رادیکال
🖇 منتشرشده در شمارهی جدید مجلهی نقد اندیشه
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
،،،،،،،،،،،،
🗒 این روایت تلخ را از نمایندهی منتخب خواندم و محزون شدم:
https://eitaa.com/Kamranghazanfari/972
به یاد نامهی ۴۳ نهجالبلاغه افتادم: همانا دنيا، آدمى را سرگرم مىسازد تا جز بدان نپردازد. و دنيادار به چيزى از دنيا نرسد جز آنكه آزمندى وى بدان فزون شود.
با نظریهی مردمسالاری دینی چه میکنند؟!
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
۱. برای طرح ولایت، هیچ بدیل و جایگزینی نمیشناسم. منحصربهفرد است و با مختصات تفکر رهبران انقلاب، اتحاد و اشتراک کامل دارد. دیگرانی که امروز مدعی هستند، بیشوکم، فاصله و زاویه دارند اما این سنخ از معارف، ریشه در متن انقلاب دارد و ناب و اصیل است. مختصر است و منظومهوار. روزآمد است و کارساز. عقلی است و پیشبرنده.
۲. اگر این بنیانهای نظری را ندانیم، حتی در تداوم راه خویش نیز گرفتار تزلزل میشویم؛ چه رسد به هدایت فرهنگی دیگران. کار فرهنگی بدون زیربنای معرفتی، پوچ است و حاصلی نخواهد داشت. بدونشک، نقطهی آغاز همین طرح است و باید به معارف علامه مصباح متصل شد تا استحکام هویتی یافت.
۳. تجربهی عینی دو دههی گذشته نشان میدهد که چرخشها و دگردیسیها، بیشتر برآمده از کسانی بوده که بهجای این بنیانهای فکری و فلسفی، سرگرم رویکردهای دیگر بودهاند. طرح ولایت، شرط کافی و تمام راه نیست، اما بهقطع، شرط لازم و نقطهی عزیمت است.
۴. من صادقانه و دلسوزانه، فهم و برداشتم را از پیشنیاز کنشگری فرهنگی و فکری با شما دوستان جوان، در میان نهادم. مسیر معرفت اصیل اسلامی و انقلابی، این است و نباید گرفتار بیراههها شد. در همهی مواجهات و تقابلاتم، دریافتم که بازگشت همهی پاسخها به همین معارف است و اگر در این نقطه و مرحله، پخته و کامل شویم، ضربهها و تکانهها بر ما مؤثر نخواهند شد. باید قدر دانست و عاشقانه و عمیق، به مطالعه پرداخت. رحمت خدا بر علامه مصباح که چنین سنت معرفتیای نجاتبخش و گرهگشایی را بهجا نهاد.
📍اینجا را ببینید:
http://Hamzevasl.ir
https://eitaa.com/joinchat/1843658842Cb2da399c6e